مدح و ولادت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
شوری میان این دل دیوانه پا گرفت بیچارهای به لطف تو نان و نوا گرفت من عاقبت بخیر شدم، عاقـبت بخیر در گاهواره بودم و چشمت مرا گرفت شکر خدا بزرگ شدم زیر پرچمت هر آن چه خواست مادر من از خدا گرفت هر کس شنید نام مرا بیاراده گفت او در کـنار منـبر روضه بها گرفت آقا کـمک! دوبـاره دل بـیقـرار من حـرف تو شد بهـانۀ کـربـبلا گرفت یا ایهـا العـزیز بهـم ریخت نوکـرت آقـا بـده بـرات حــرم جـان مـادرت شکر خدا که دار و ندارم فقط تویی لـیـلا و دلـربـا و نـگـارم فـقط تویی تنها دلم خوش است که هستم غلام تو کی گفته بیکسم کس و کارم فقط تویی من با کمک ز نـام تو آرام میشوم ممنونم از خـدا که قرارم فقط تویی یا مـنـتهـی الـرجـا، و یا دافـع الـبـلا مهتاب روشن شب تارم فـقط تویی خلوت شده است دور من از دست روزگار آقا چه قدر خوب کنارم فـقـط تویی این اوج عزّت است که دلدادۀ توأم یک عـمر میشود که درِ خانۀ توأم هرکس که خورد نان تو را رو به راه شد عـشـقـت دلیـل تـوبـه اهـل گـناه شد از معجزات خانهات این است نوکری دیروز نـوکـر تو و امـروز شاه شد یک شب رسول ترک خودش را به تو سپرد شد عاقبت بخیر و سگ خیمه گاه شد دیدم به چشم خود که بزرگ محل ما کوچـکـتـرین غـلام غـلام سیـاه شد قـبله نما هـمیشه به دنبال نام توست هر جا که ذکر خیر تو شد قبله گاه شد بیمعرفت منم که تو را خواندهام مسیح آقا مرا ببخـش، بـبخـش اشتـبـاه شد کوری چـشم آل امـیّـه تو محـشری الحق که ماه فاطمه، فرزند حـیدری |